وقتی چس نباشی و زودی بهت بر نخوره؛ جنبه داشته باشی و حرف بقیه رو منظور دار برداشت نکنی و به دل نگیری، اونوقت بعصی آدما انگار فراموش می کنن که تو آدمی! که قرار نیست واسه هرکار و هر حرف و هرچیزی جنبه داشته باشی و ناراحت نشی...
یهو میبینی که دوستت حواسش هست با یه غریبه چطور حرف بزنه که ناراحت نشه ولی به تو که میرسه انگار که یه کیسه بوکس پیدا کرده باشه که عقده هاشو خالی کنه هرچی که دلش خواست بهت میگه ... هرجور که خواست رفتار میکنه ...
یادش میره که احترام یه مفهوم دوطرفه هست؛ دوستی دوطرفه هست...
خلاصه خیلی چیزا یادش میره ... یعنی اصلا نمی فهمه ...
بعضی وقتا یادآوری یه چیزایی اونقدر حالم رو بد میکنه که به قول سایه
"با هزار سال بارش شبانه روز هم دل تو وا نمی شود"
کاش میشد فراموش کرد ...