"میدونی درد تو بی دردیه!"
خیلی سنگین بود! و شاید تو اون لحظه... ؟!!
وااااااااااااااااااای!الآن دیوونه میشم! یعنی درد چیه؟!! نکنه واقعا بیدرد باشم؟! چون شکمم سیره! چون مشکل مادی ندارم! چون ...! چون...!
احساس میکنم بدترین دردا رو ...! نمیدونم! شاید هم اشتباه میکنم!
شایدم تو اون لحظه حق با تو بود! چون واسه دردای کوچیکه که آدم قیافه میگیره و زار میزنه! که بقیه فک کنن "واای! چه دردی داره"! وگرنه که قضیهی همون قضیهی نیش و اشک و ایناس!
خیلی سنگین بود! و شاید تو اون لحظه... ؟!!
وااااااااااااااااااای!الآن دیوونه میشم! یعنی درد چیه؟!! نکنه واقعا بیدرد باشم؟! چون شکمم سیره! چون مشکل مادی ندارم! چون ...! چون...!
احساس میکنم بدترین دردا رو ...! نمیدونم! شاید هم اشتباه میکنم!
شایدم تو اون لحظه حق با تو بود! چون واسه دردای کوچیکه که آدم قیافه میگیره و زار میزنه! که بقیه فک کنن "واای! چه دردی داره"! وگرنه که قضیهی همون قضیهی نیش و اشک و ایناس!
No comments:
Post a Comment