یکی نیست بهمه بگه: احمق جان! وقتی هیجان زده ای، وقتی ناراحتی، وقتی استرس داری، وقتی گند زدی، تو یک کلام، وقتی تو حالت عادی نیستی کاری نکن! بذار آروم شی، یه کم فک کن بعد! آخه چه فرقی داری با این احمقایی که دارن با عجله آدم میکشن! تو هم که داری همون کار و میکنی! فقط مسائلت کوچیک تره!
فک کن! خوب!
تو آرامش فک کن!
نامه بابایی رسید
در حقیقت نامه های بابا و مامان و مهسا
و هر خطش و که خوندم یه عالمه گریه کردم
خوندن نامه ها با تصور صدا و حالتهای خودشون یه حال دیگه ای داره
و هرچند که قبلا به نظرم مسخره میومد
ولی بوشون رو احساس می کنی از کاغذ نامه
انگار که او ن کاغذ و اون جوهر فرق داره با همه کاغذا و جوهرای دیگه
می خوام منم جوابشو پست کنم براشون D:
یه حس خوبیه وقتی Ilir میگه هروقت سجاده خواستی مینونی بیای تو اتاقم برداری!
وقتی میره سجاده ش رو میاره نشون میده و میگه I'm muslim too و چشماش برق میزنه D:
نمی خوام غر بزنم! یعنی اصلا نمی ذاری که غر بزنم!
ولی کاش یه ذره می فهمیدی که چه روزایی رو میگذرونم!
کاش ازم نمی خواستی منطقی باشم! محکم باشم! ...
کاش می فهمیدی که ...
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خندم میگیره؛ لجم میگیره؛ دلم می خواد داد بزنم! دلم می خواد حداقل یکی بهم بگه تو حق داری ناراحت باشی! حتی حق داری گریه کنی! حق داری دپ بزنی! یا از زندگی متنفر بشی!
یکی بهم بگه ....
خدایا! آخه این ...
خسته ام!
لعنتی!
با یه استقرای ساده میشه فهمید که زندگی همینه!
هی منتظری ببینی بعدش چی میشه!!
هیچی!
همینه!
و این واسه حالت n+1 هم صادقه!
پس به جای اینکه این قدر منتظر آینده باشی که ببینی چی میشه اگه نمی خوای حالشو هم ببری و واست لذت بخش هم نیست بیخیالش شو!
همش همینه! همین!
حالا ببین چه گهی می خوای بخوری!
حتما همه چی رو باید با استدلال واست ثابت کنن؟!!!
خیلی مسخره هست!
کارایی رو که قبلا واست کاری نداشت اینجا باید با استرس انجام بدی!
بماند که من تو ایرانش هم از تلفن کردن متنفر بودم! اینجا دیگه واقعا واسم مرگه!
ولی 88 دلارم رو refund کردم D:
دارم میرم کنسرت علیزاده
حالم بد میشه وقتی اخبار ایران و می خونم!
این که این قدر جون آدما واسشون بی ارزشه!
تصور اینکه یکی رو ببرن اعدام کنن بدون اینکه آمادگیشو داشته باشه، یا اینکه حتی خانواده ش در جریان باشن و واشه آخرین بار ببینندش خیلی ناراحت کننده است!
به قول آیت ا... منتظری بر فرض که شما راست میگید و این حکمش اعدامه! عجله ای که نیست واسه کشتنش که! شما که این قدر مطمئنید 4 تا جلسه دادگاه برگزار کنید بذارید بقیه هم مثل شما روشن بشن بعد هر غلطی دلتون خواست بکنید!
منتظر روزیم که همه شون رو توی اردوگاه های کار اجباری ببینم! کارای پست و تحقیر آمیز! تا عقده تمام این روزام تموم شه! حتی مرگ این آدما من و آروم نمی کنه!
بیشتر از همه دلم واسه این میسوزه که همه اینا به اسم دین تموم میشه!
با این کارایی که اینا میکنن آخه چجوری میشه توقع داشت که آدما حتی دلشون بخواد که در موردش فک کنن!
من خودم ترجیح میدم که خدایی وجود نداشته باشه تا اینکه یه خدای ظالم وجود داشته باشه!
حالا فقط من و تو و گربه ها میدونیم که قضیه چیه!! D: :))