دارم مي جنگم! دارم براي زندگيم مي جنگم! براي همه ي اون چيزايي كه يه روزايي مي خواستم و فراموششون كرده بودم! براي زندگي! باز شدم همون مريم سابق! همون كه پر از انرژي بود! همون كه به همه انرژي مي داد! همون كه هرچي مي خواست به دست مي اورد! يادته يه روزي واست غيرقابل تصور بود؟!!!
چقد دوست داشتم بقيه هم كنارم باشن! كه اونا هم بجنگن! كه وايسن و از تلاششون لذت ببرن! از اينكه زندگيشون و مي سازن! نه اينكه ...!

No comments: