دیگه درک نمی­کنم!
اونقد فاصله گرفتم که دیگه حتی نمی­فهمم!
فقط می­تونم به حرفات گوش بدم؛
و گریه کردنت­و تماشا کنم؛
و یه چیزی بگم که مثلا آرومت کنه!
همه رو فراموش کردم؛ همه رو؛
فقط یه چیزی اون ته ته­ها مونده؛
اینکه درد داره! خیلی هم درد داره؛
ولی حتی دیگه نمی­دونم واسه­ی چی هس اون درده؟!

No comments: