ناله­های بلندِ
سازهای خزان،
می­خراشد دلم را
با رخوتی یکنواخت.

نفس­بریده
و دلمرده، هنگاهی که
ساعت زنگ می­زند
به یاد می­آورم
روزهای رفته را
و می­گریم.

No comments: