دیدی یه وقتایی دل و عقلت دو چیز مختلف میگن؛
اونوقت عقله میشینه منطقی دله رو راضی میکنه که حرفش درسته؛
بعد دله حرفش عوض نمیشه ولی قول میده که آروم بشینه و بذاره عقله کارا رو درست کنه؛
دیدی اونوقت عقله هر کاری میکنه نتیجهش خراب میشه؛ دله به روی خودش نمیاره، هی تشویقش میکنه، ولی باز...
نمیدونم آخرش چی میشه؟!!
اونوقت عقله میشینه منطقی دله رو راضی میکنه که حرفش درسته؛
بعد دله حرفش عوض نمیشه ولی قول میده که آروم بشینه و بذاره عقله کارا رو درست کنه؛
دیدی اونوقت عقله هر کاری میکنه نتیجهش خراب میشه؛ دله به روی خودش نمیاره، هی تشویقش میکنه، ولی باز...
نمیدونم آخرش چی میشه؟!!
No comments:
Post a Comment