کفشای بابا رو می پوشم و بدو بدو از دست مامان فرار می کنم! و می­رم که به قول خودش کرم بریزم! زیرزمین­و به هم میریزیم؛
بابا هم می­خنده و نشون میده که راضیه!
با خودم فک می کنم این کارو باید زودتر می کردم!

No comments: