حالم بده

حالم بده ... حالم بده ... و هیچ چیز حالم رو خوب نمی کنه؛ نه دیدن ویدئو های 25 بهمن، نه خوندن متن ها، نه گوش دادن به مصاحبه ها، نه هیچ چیز دیگه ای ...
دلم الله البر گفتن می خواد، با دلشوره قبل از رفتن تظاهرات، با درد باطوم، گاز فلفل ...
نه اینکه کیلومتر ها اون ورتر میون گل دادن و گل گرفتن های یه سری آدم سرخوش چشم بدوزم به این مانیتور لعنتی که ببینم چی میشه ...
من آروم نمیشم ... من نبودم میون اون جمعیت، که بقیه آدما رو دیده باشم، که قلبم آروم گرفته باشه، که بدونم چه کار بزرگی کردیم ...
من اینجا فقط f5 رو فشار دادم و حالا پارس کردن اون وطن فروشا وقتی دو تا جوون جونشون و از دست دادند، دزدین جنازه شون که زیرش بتونن واق واق کنن، حصر آدما، دستگیری بقیه، همه و همه فقط حال من و بدتر می کنه؛ چون نبودم که ببینم که چی این جوری سوزونددشون... چون هیچ گهی نمی تونم بخورم اینجا ...
من اینجا حالم خیلی بده ...

1 comment:

Anonymous said...

Raas migi :(.
hala baz khube to ghablan to tazahorat bodi, man ke az hamoon avalesham inja boodam.

-Elham